سخته.
خیلی م سخته.
ولی منو ب چالش کشیده تا از حریم امنیتی م خارج شم.
ببینم واقعا کی م.
واقعا کی م ؟
ما همان آدم هایی هستیم ک به ثبات عادت داریم.
تغییر ما رو میترسونه.
از چالش ها فرار میکنیم.
اونارو نادیده میگیریم تا مهلت انجامشون بگذره و بعدش شروع میکنیم به حسرت خوردن و دادن شعار هایی این چنین که انسان تا چیزی-کسی-موقعیتی رو از دست نده،قدرشو نمیدونه.
زندگی ینی تغییر.
مدام کارهایی میکنیم ک از روزمرگی نجات پیدا کنیمو تنوع توی زندگی مون حاصل شه.
و موازی با اینکار از "تغییر"دوری میکنیم.
من از شما میپرسم.
آیا تنوع،
چیزی جز تغییره؟
یه آدمایی به روزترین و بهترین اطلاعاتو دارنو اونا رو بهمون یادآوری میکنن.
نگرانمونن.
بدون هیچ توقعی و فقط و فقط واسه خود خودمون و سلامتی مون اینارو بهمون میگن.
ما اونارو نادیده میگیریم.
کوچکترین توجهی ب هیچ کدوم از حرفاشون نمیکنیم.
عادت کردیم ک حرفاشونو فقط گوش بدیم.
و اونارو نشنویم.
عادت کردیم ک همیشه یه گوشمون در باشه و اون یکی دروازه.
این آدمارو از دست میدیم.
و هنوزم تو فاز انکارو نادیده گرفتنیم.
بعدا ها،شوکه میشیم از شنیدن همون حرفا از زبون آدمایی ک خیلی اونارو بالا میدونیم.
و تازه اینجاس ک میفهمیم "کی و چی" رو از دست دادیم.
انگار تا یه نفر برامون کلاس نذاره و نگه وقتم پره و اینا،حرفشو ارزشمند نمیدونیم.
تا کسی ازمون دور نشه،قدر داشتنشو نمیدونیم.
تا ازمون عشقو دریغ نکنن،قدر عشقو نمیفهمیم.
چ لعنتی ست این ویژگی های انسانیت.
و هنوزم از خودم میپرسم ک آیا این انسانیت،همان انسانیتی ست ک برترین ارزش هارو داره یا این همان انسانیتی ست ک در تضاد با حیوان ب کار میبریم...!