مینویسم!

۱۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

امروزی طور

روزای سختی داشت.
بارها قلبشو شکسته بودن.
ولی بعدش خیلی زود فراموششون میکرد.
"نفر" جدید اونقد جذابیت داشت که نشه بهش فکر نکرد.
گذشت.
ازدواج کرد.
ولی دیگه احساسی براش نمونده بود.
هرچی سعی کرد،نشد.
ده ها نفر احساسشو مفت و مجانی با خودشون داشتن.
اما خودش حالا دیگه اگه گدایی هم میکرد چیزی نصیبش نمیشد.
احساس فاحشگی میکرد.
که هر ذره ی روحش با یه نفر هم خوابگی کرده بود.
اون تموم شده بود.
خیلی وقتــــِ پیش.
آخرش توی حصار فکر آدمایی که حتی بهش نگاه هم نمیکردن،دار زده شد.
و مرد.
ولی هیچی جبران نشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Bahar __

نودوشیش

عیدتون حسابی مبارک.

روی صحبتم با #نودوشیش_جان عزیزدل هستش که تازه رسیده.

ان شاءالله بهترین سال زندگی همه مون باشی و سیصد و شصت و پنج روز دیگه با زور دمپایی و جیغ و  حرفای بوووووووق دنبالت نکنیم که دیگه بری.

راستش یجورایی حس خوبی نسبت بهت دارم.از اونجایی که هم سال میلادی به دنیا اومدنم هستی و هم اینکه زوجی.

و من که عاشق اعداد زوجم...

لطفا تا آخرش همینطور متین و آروم بمون.

چاره ای نداری جز اینکه فوق العاده باشی.

و اصلا حق نداری حتی یه ثانیه هم ناامیدی و تسلیم همچی شدنمو تو دلت جا بدی.

اینم اتمام حجت من.

با عشق:بهار

1396/1/1

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Bahar __