مینویسم!

۱۲ مطلب با موضوع «در جهت روشن شدن کدرشدگی های زندگی» ثبت شده است

تغییر

ما همان آدم هایی هستیم ک به ثبات عادت داریم.

تغییر ما رو میترسونه.

از چالش ها فرار میکنیم.

اونارو نادیده میگیریم تا مهلت انجامشون بگذره و بعدش شروع میکنیم به حسرت خوردن و دادن شعار هایی این چنین که انسان تا چیزی-کسی-موقعیتی رو از دست نده،قدرشو نمیدونه.

زندگی ینی تغییر.

مدام کارهایی میکنیم ک از روزمرگی نجات پیدا کنیمو تنوع توی زندگی مون حاصل شه.

و موازی با اینکار از "تغییر"دوری میکنیم.

من از شما میپرسم.

آیا تنوع،

چیزی جز تغییره؟




۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Bahar __

خودم جان!

چیزی بیشتر از غذا خوردن هست.
بیشتر از درس خوندن.
حتی بیشتر از فهمیدن.
"زندگی"هست.
چیزی که هرروز دقیقه هاشو میشمارم تا زودتر سپری شن و روز تموم شه،اصلا بوی زندگی نمیده.
روزها میان و میرن و حتی بهترین هاشونو هم یادم نمیاد.
و این ینی "بهترین" نبودن.
من ن تنها در لحظه زندگی نمیکنم،ک حتی در دقیقه ها و روزها هم اینطور نیست.
فک میکنم ک من در "هفته ها" و "ماه ها" زندگی میکنم.
هفته ها و ماه هایی ک فقط "میگذرونمشون".
ک بدون هیچ هدفی منتظر بعدی هاشون هستم.
و خب چرا؟
واقعا نمیدونم.
اینجور زندگی کردن ها،یجورایی بوی مرگ میده.
همون سردی کدر مرگ رو ب همراه داره.دقیقا همینجور در ذهن نقش میبنده.
مات
کدر
تیره
سرد
.
.
.
فک کنم لازمه یه دوره ی "مغایر با احساس"رو روی خودم پیاده کنم.
یه مدت کارایی رو انجام بدم ک میدونم مفیدن و لازم.
انجامشون بدم.حتی اگه هیچ میل و رغبتی بهش نداشته باشم.
چون تنها کسی ک قلبش برای زنده موندن من میتپه،قلب خودمه.
و هیچ آدمی بهم نزدیکتر از خودم نیست.
خودم جان،
قول میدم ک با هم درستش میکنیم.
همه چیو.
ان شاءالله...







۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Bahar __